• وبلاگ : بي سواد
  • يادداشت : خويِ آمريکاييِ خودروسازها
  • نظرات : 0 خصوصي ، 18 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    http://andishe.parsiblog.com/
    پاسخ

    به هر حال من متوجه منظورت در اين 5 تا 6، کامنت آخر نشدم
    همون جايي كه گفته ميشه : يا بي سواده و يا باسواد !
    حالا : "باسواد و بي سواد" ش بمونه !
    چراكه هرچند بنارو بر بي ديني و مثلا :"چرا مسيحي نيستم" ي نذاشته ، ولي فرقي با اوندو نداره (ايندو) ! و هر دويي كه يكي نباشن ! ولو (آندو) هم كه مراد يا مقصود شما بود !
    در ضمن يه غلط املاييم در يكي دو نوشته ي قبلي داشتم و درستش (لا يفترقا) س .
    كه اميدوارم بحثو به :"حوض كوثر" ديگه نكشونين ( لبخند) .
    هرچند چاره اي جزاينم ندارين و نداريم كه به (حافظه) مراجعه كنيم !
    چه براي پيش كشيدن مسموع ! و چه مطبوع ، چه معلوم و چه معقولش !
    ببخشين يه (بشه) از قلم افتاده در نظر قبلي ، نظر قبلي اينه :
    بنده ميل نداشتم كه بحث به نوشته ي خدا ، يعني منجمله شما و خانواده يا اهل بيت شما كشيده بشه !
    ولي چون شما كشيدين اينو بعرض رسوندم ، كه بعد من ! به كجا مراجعه مي فرماييد و عرض كردم باشم .
    پاسخ

    باز هم متوجه نشدم روان تر سوال کنيد
    بنده ميل نداشتم كه بحث به نوشته ي خدا ، يعني منجمله شما و خانواده يا اهل بيت شما كشيده !
    ولي چون شما كشيدين اينو بعرض رسوندم ، كه بعد من ! به كجا مراجعه مي فرماييد و عرض كردم باشم .
    پاسخ

    نفهميدم چي پرسيديد
    اما آندو منبع :
    حالا صرف نظر از اينكه گفته ميشه (چهار) تاس ! همون دوتا هم كه فرمودين ، و ان شاءالله كه مراد :"كتاب الله و اهل بيتي" باشه ، خب پس از چيست ؟!
    آيا بعد :
    إنّي تارك ... .
    نيست ؟
    ببخشيد ! آخه فرض كردم مقصود شما ، بعد تركتون ! همون دوتايي باشه كه همه ! به اون مراجعه مي كنن !
    نه اينكه ميشه مراجعه كرد و به بجز آندو و حتي يكي از آندو ! چراكه :" لايفرقا ... . " .
    بازم ببخشيد ! خودتون بحثو به آندو كشيدين ، و گرنه اينو بعرض نمي رسوندم .


    پاسخ

    همون جا هم گفتم که اگه خودتون کارشناس هستيد، مراجعه کنيد به آن دو. وگرنه بايد مراجعه کنيد به کارشناس آن دو
    بنده كه فكر مي كنم شما هم عقل دارين ، و با اون تشخيص ميدين ، ولو اينكه عقلتون تو عضوي از اعضاي حسي شما هم باشه ، مثلا در گوشتون و اين حرفا رو كه در پاسخ بنده فرمودين با اون تشخيص داده باشين ، و مي تونيدم با فكر كردن به شنيده با گوشم عاقلانه تر پاسخ بدين . اين عرض منه و مونده به تشخيص شما ، البته مي تونيد به عاقلتر از خودتونم مراجعه كنيد و نظر ايشونو در پاسخم بفرماييد ، ولي عاقلتر ! نه عاقل !
    چراكه خودتونم عاقليد و زبانم لال بي عقل نيستين ، كه مثل بچه هاي من نتونيد تشخيص بدين بقول شما !
    پاسخ

    جواب رو در پست قبل دادم. باز هم ميگم اينکه من تشخيص مي دم بايد من و شما به کارشناس مراجعه کنيم. در فطرت من و همين طور در فطرت شماست. و لازم نيست براي اين تشخيص باز هم دنبال کارشناس باشيم. درست مثل قبول کردن اصول دين
    كافيه بنده بپرسم ايني كه در پاسخ بنده فرموديدو بنده تشخيص بدم ؟ يا بنده ! به كارشناسي كه فرمودين مراجعه كنم ؟
    حالا بمونه تشخيص (مراجعه) و (كارشناس) ؟ يعني مراجعه ي بنده آيا ؟ و مراجعه ي بنده به كارشناس آيا ؟
    يا نه (بنده) و ايندو تشخيصش در كار نيست !؟
    چراكه كي مراجعه كنه ؟ و در ثاني به كارشناسم ؟
    گفتم كه ! (تعريف) ي از بنده و منجمله (شما) در دست نيست !
    (يعني !) الان اين پاسخ شما به تشخيص شماست ؟! يا پس از مراجعه ي (شما) ست ؟! به كارشناس ؟!
    كي تشخيص داد كه مراجعه شده كارشناسه ؟ شما ! مگه شما (كارشناس)يد ؟؟!! و اونوقت بچه هاي من كارشناس نيستن !؟ حتي در تشخيص ! كارشناس !؟
    ووو ؟
    اين كه شد تعطيلي كار نه تنها بنده ، بلكه شما و كارشناسم !
    اين همون انتظاريست كه شما دارين ! برا اومدن امام زمان ! بدون هيچ (ما) يي ! حتي در حد بنده ! چه رسه به ماي خانواده ، جماعت و جمعه ي شهر وديارمون ايران و جهانيش !
    در حاليكه شما هم مثل بنده مي تونيد (تشخيص) بدين ، و بي سواد بي سواد و به اصطلاح (صفر) سواد نيستين ! برادر بيسواد عزيز .

    پاسخ

    بايد شما به کارشناس مراجعه کنيد. بايد فرزندتون به کارشناس مراجعه کنه. اين اين قدر پيچيده است که اين حرف ها رو مي زنيد؟. همون طور که براي بيماري جسمي به کارشناس اون (پزشک) مراجعه مي کنيد. اين پاسخ به تشخيص خودمه و کارشناس لازم نداره. مثل قبول کردن اصول دين که کارشناس لازم نداره. اين يک دانش فطري هست که همه بالفطره مي دونن براي پيدا کردن جواب چيزي بايد به کارشناس همون مسئله مراجعه کنند. پس تعطيلي نيست. مگر اين که همه مثل شما، بخوان بهانه بيارن.
    و اما :"تشخيص" :
    به تشخيص ؟ عقل ؟ يا حس ؟
    گفتم كه "پيش" از خانواده ، يا بقول شما :"گذشته" اش ، مايي داريم ! و از قضا :"اكبر" و بزرگتر از خانواده و حتي جماعت ، جمعه و حجم ! چه رسه به ما هاي جامعه ي مدني غربي ! كه تعليمات اجتماعي اونو بچه هاي ما ، منجمله بنده هم از دبستان گرفته تا دانشگاه هم بلغور مي كنن ! منجمله برا (خودرو سازي) ! برا اون (ما) ها !
    پاسخ

    تشخيص همين طوري الکي و بدون مطالعه به عهده ي خود مثلاً فرزند که نيست (در مسئله اطاعت از والدين) تشخيص با آموزش بدست مياد. اون هم آموزشي که قرآن و حديث مي دن. اگه خودمون کارشناس باشيم که هيچ وگرنه براي آموزش از اين دو منبع، به کارشناسش مراجعه مي کنيم. وقتي که تشخيص درست بدست اومد، اون موقع موظف عمل به تشخيصيم. حالا چه تشخيص خطاي پدر و مادر و اطاعت کردن يا نکردن از اون ها و چه تشخيص، ولي فقيه و چه تشخيص...
    ببخشيد (صد در صد) ش موند ، صد در صد پدر بودنم .
    پاسخ

    اشکال نداره :دي
    اين خوي (آمريكايي) از كجا پيدا شده ؟
    اگر رييس جمهور و رييس قوه ي مجريه بود ، مثل اول جمهوري اسلامي ايران ، آيا عنوان مطلب شما نمي شد :
    خوي فرانسوي خودرو سازها !؟
    بگذريم ! كدام خودرو سازها !؟
    خودرو سازهاي فرانسه ؟ آمريكا؟ و يا ... ؟
    جز خودرو سازهاي (جمهوري اسلامي ايران ) ؟
    اونم بعد بيش از سه دهه ي اون ؟!
    عنوان مطلب شما يه چيز كم داره !
    خوي آمريكايي خودرو سازهاي جمهوري اسلامي ايران !
    حالا به رهبري كي ؟ بمونه ! چراكه (شايد) موافق اين نباشيد كه مثلا بنده (پدر) همه ي فرزندانم كه نه ، حتي پدر (خانواده ) هم هستم !
    پاسخ

    ببين نمي دونم درست حدس زدم يا نه. اگه نه. من رو ببخش.اما فکر مي کنم، تو هم مثل بعضي هاي ديگه، نظام ولايي رو همون نظام شاهنشاهي مي دوني که در گذشته بود. پس با همين فرض تو، مطمئن باش، اگه زمان شاه هم بودم، من همين حرف ها رو مي زدم. اين در حالي هست که الان هم نه از ترس ولايت، انتقادي نداشته باشم، نه. انتقاد از ولايت ندارم، چون ايشون که بر مسند ولايت قرار دارند رو هنوزم که هنوزه، عادل و فقيه جامع الشرايط(جامع در همه زمينه ها، دين و سياست و...) مي دونم. ببين اشتباه نکن. عنوان مطلب ربطي به منشاء خودروسازها و خودروسازي نداره، بلکه به منش خودروسازها ربط داره. خب البته فرانسوي ها هم کم از آمريکايي ها در دبه کردن ندارن. همين قضيه هسته اي اين فرانسوي ها بودن که به قول معروف نقش پليس بد رو بازي کردند و هي سنگ انداختند و البته اين کارشون به دستور اربابشون آمريکا بوده. اتفاقاً پيشنهاد جالبي دادي. باشه از اين به بعد اجرا مي کنم، هر انتقادي داشتم جمهوري اسلامي ايران هم بعدش ميارم. البته نه تو عنوان که خيلي طولاني مي شه. بلکه تو متن. اين طوري انتقادم شايد موثر تر هم باشه. و وقتي که مسئولين احياناً بشنون، يه تلنگري بخورن و درست ندونن خوي آمريکايي در جمهوري که مدعي اسلاميت هست قرار بگيره... . راستي فکر کنم سوء تفاهم شده. نه من نخواستم با حرفم، شما رو از پدر بودن عزل کنم. اتفاقاً اسلام همون طور که خودت بهتر مي دوني، بيشترين سفارش رو در کنار اون هم توحيد، به احسان به والدين کرده. يعني در همه جا اطاعت از والدين واجبه، به جز اونجايي که خلاف اسلام حرف بزنن. تازه عدم اطاعت هم فقط بايد در همون مورد خلاف اسلام باشه و نه به بهونه اين که بابام خلاف دستورات اسلام از من توقع داره، پس به هيچ حرفش گوش ندم. هم بايد به حرف هاي ديگه پدر عمل بشه و هم از نيکي کردن و احسان به پدر و مادر کم نشه
    ما ! يعني خانواده ، جماعت و جمعه ي ايران داريم به چي نزديك ميشيم !؟
    به عنوان مطلب خود يه بار ديگه نيگا كنين ! عبارت خودتونه :
    :"خوي امريكايي ... " !
    در ثاني بحث ما اين نبود ! بحث از امامت ، رهبري جهاني بود ! و بعنوان مثال بنده :"خانواده" رو گفتم !
    حالا شما بگو (ما) ديگه رو ، چه فرادا ، و چه ...
    چراكه در فرادا هم حرف همونه و گفته ميشه : ... ، اياك نعبد ... .
    در حاليكه در نطاماتي كه شما مي فرماييد ، چه گذشته و چه آينده اش حرف از (نعبد) نيست ! همونطور كه گفتم حرف از (اعبد) ه ! كه نه تنها تك تك فرزندان بنده ، حتي شما هم بعنوان يه شهروند حرفتون ، اونم بايد ! اين باشه !
    نا گفته نمونه كه ما منتظر (ما) ي جهاني هستيم ! نه اينكه (ما) يي نداريم و يا بقول شما :"ناقص" شو داريم !
    اگر نداشتيم چطور مي خواستيم (خانوادگي" شو داشته باشيم !؟
    يه (ما) يي داريم كه حالا (خانوادگي) و ان شاءالله بعدشم جماعتي ، جمعه اي رو در شهر و ديارمون (ايران) داشته باشم و منتظر جهاني و بعبارت دقيقش (حج) شو داشته باشيم .
    پاسخ

    کجاي حرف من ، نقض جماعت بود؟ کجا گفتم در آينده اعبد داريم و نعبد نداريم. اتفاقاً در آينده مهدوي، اکثر جمع، يک صدا تر مي شن
    بله ، ولي نه برا به خطر افتادن دين ! آخه ديني كه به خطر بيفته ندارم !
    بله بعنوان مثال آزادي ! فرندانم براي راي دادن ! كه خانواده ام رو به خطر ميندازه !
    چراكه مي تونن برن سر صندوق راي ! و منم نمي تونم جلوشونو بگيرم قانونا ! يعني همون قانون جمهوري اسلامي ايراني كه فرمودين ايناجازه رو به من نمي ده ! و همونطور كه پيشتر گفتم منم مجبورم قانونو رعايت كنم ، مثل همون عيد اعلام كردن قانون !
    و اي بسا خودمم مجبور باشم برم سر صندوق راي ! خصوصا اگه به كيان خانواده مربوط باشه !
    و مثالاي ديگر ! يعني هرچي كه قانون بگه و من براي اينكه مخالفش قلمداد نشم و از اين رهگذر خانواده ام بخطر نيفته مجبور به رعايت اون باشم .
    در حاليكه همونطور كه گفتم اين در دين يعني اسلام نيست ! يعني قانوني نداره كه خانواده ام رو به خطر بيندازه ! در حاليكه (همه) شكلاي حكومتي منجمله جمهوري و از جمله جمهوري اسلامي ايرانم چنين نيست ! چراكه بناشون بر خانواده نيست ! بلكه بر مثلا همون شهرونديست !
    پاسخ

    دوست من، من هم قبول دارم که نظامي که فعلاً در تحت اون داريم زندگي مي کنيم، نظام کامل و صد درصد اسلامي نيست و با نظامي که حضرت مهدي عليه السلام، خواهند آورد بسيار فاصله داره. اما در خيلي از جهات، به طرف اون نظام حرکت مي کنه. ما نمي تونيم براي اينکه به نظام ضعف يا قدرتي نسبت بديم، اونو با نظامي که حضرت ميارن، مقايسه کنيم. چون اگه اين طور باشه، هميشه نظامي ناقص و پر از ايراد رو مي بينيم و اين مايوس کننده هست. اما کافيه با نظامات گذشته مقايسه کنيم. البته بازم هم فکر کنم در اين زمينه با نظر من موافق نباشيد که اين نظام بهتر از نظام پهلوي يا قاجاره. اما از نظر من اين نظام بهتر از اون نظام هاي گذشته هست. و البته قبول دارم در بخش‌هايي البته به ندرت، از اون نظام ها عقب تر هستيم ولي از بيشتر جهات، خيلي بهتر از دوران پهلوي و قاجار و... هستيم. شايد اون زمان، شاهان با ديکته حرف خودشون بعضي وقت ها يک اشکال کوچيک رو به ضرب همين ديکته درست کردند. اما با همين ديکته در اغلب موارد ظلم هم کردند. در حاليکه نظام اسلامي حتي نظام حضرت که در آينده انشالله خواهيم ديد، درش ديکته اي وجود نداره و اين مردم هستند که خودشون خواهان هر آنچه معصوم مي خوان مي شوند. در مورد اين مثال جديد بايد بگم، شايد قبلاً يعني از اوايل انقلا تا حتي ده بيست سال بعدش، راي ندادن مردم، براشون خيلي گرون تموم مي شد. اما ادامه رفع اين نواقص الان ديگه اين طوري نيست. و شما به خاطر راي ندادن، از حقي که براي عموم هست، محروم نمي شيد. فقط شايد براي استخدام در برخي ارگان هاي حساس، اين که تا حالا چه قدر راي دادين بررسي بشه. خب اينم طبيعيه که اون ارگان هاي حساس، کساني رو مي خوان که اون قدر نظام مورد قبولشون باشه که حتي با تمام کاستي ها، پاي صندوق راي رفته باشند. راستي اين کار شما که بخواي جلوي فرزندت رو بگيري که در راي گيري شرکت نکنه، نه قانوني هست و نه اسلامي. اين جا هم فرزند مي تونه از پدر و مادرش اطاعت نکنه (اگه تشخيص بده، اين راي دادن موافق اسلام هست و در جهت تقويت اسلام)
    برادر (ترس) بنده اينه كه مثلا شهروند امام بحساب بيام ! وگرنه ترسي نداره شهروند جمهوري اسلامي ايران بحساب اومدن ! البته طبق قانون جمهوري اسلامي ايران ! نه هرچي جمهوري اسلامي ايران بگه ! حالا چه رهبرش و چه رييس جمهورش ! و چه شخص سوم !؟ چهارم !؟ ووو تا برسه به شخص !؟ بنده !
    البته اگه جزو (جمهور) ش بحساب بيام ! كه فكر نمي كنم شما و (همينطور خيلي از مردم ) بحساب بيان !
    كافيست (تعريف) جمهوري اسلامي ايران از خودتونو برا خودتون داشته باشين ! يعني جمهوري اسلامي ايرانم مثل ديگر جمهوريها (شكل) اي ديگر حكومتي دنيا تعريفي ندارن از مردم ! جز همون تعريفاتي كه در دانش اجتماعي اونا ، منجمله در ايرانم، دارن !
    در حاليكه دين يعني اسلامي تعريفي روشن از هر فرد خانواده ، جماعت و جمعه اش داره !
    و در اين تعريف حتي امام جماعت محل خانواده ها هم با نه تنها خريد خودرو اهالي محلش كار داره ، بلكه با توليد كلاي محليم كار داره !
    در جمعه ي شهرو ديار و مثلا ديار ايرانم همينطور ، و ...
    به اميد امام جهاني ! كه بقول (شما) جمعه ي ايرانم بخواد بياد !
    پاسخ

    فکر کنم از جوابم اشتباه برداشت کردي برادر. من هرگز نگفتم که رهبر نبايد يا لازم نيست با اين مسائل (مثل خودرو و ...) کار داشته باشه. رهبر اتفاقاً لازمه که در همه ي امور کار داشته باشه، حتي در جزئيات، اما تصميم گيري را تا وقتي که خطري جامعه ي اسلامي رو تهديد نکرده، به عهده ي باقي مسئوليني هست که در کاري گماشته شدند. اما تا تهديدي جدي متوجه کشور و نظام اسلامي شد، حتماً و بايد رهبر دخالت کنند و تصميم بگيرند. مي دونم شايد از مثالم خوشت نياد. اما مثلاً امام علي مالک اشتر رو حاکم بخشي از حکومت اسلامي اون زمان مي کنه. مثلاً مثل فرماندار شدن در اين زمان. اين جا اوضاع اون شهر و تصميماتش به عهده مالک اشتر است و به طور مستقيم رهبر جامعه (امام علي عليه السلام) دخالتي نمي کنند. اما هر وقت اشتباهي از اون حاکم منطقه اي سر بزنه امام اون حاکم رو مواخده مي کنند. بعد از اين هزار و اندي سال، ما نامه هاي ايشون به مالک رو مي خونيم. نامه هايي که آن زمان اعلام عمومي نشده بود. پس شما از کجا مي دوني که رهبر ايران نيز اينگونه رفتار نمي کنند؟ رهبري اين همه تذکر حتي علني به رئيس جمهور مي دن. و توقع اين رو دارند که رئيس جمهور هم به وزرا و فرماندارن تذکراتي در اصلاح امور بدهند. اگر اين تذکرات موثر واقع شدند، در واقع رهبر در جزئي ترين امور مردم، وظيفه ي خودشون رو انجام دادند. اگر هم موثر واقع نشدند، مطمئناً بعد از مدتي مهلت، با مسئولي که مستقيم به او دستور دادند برخورد خواهند کرد. مثلاً چيزي مثل عزل رئيس جمهور. پس اصلاً اين طور نيست که رهبر کاري به مسائل مشکلات مردم ندارند.
    عليكم السلام هميشه دوست باسوادم .
    اختلاف ما اون نيست كه شما فرمودين ، كه بين وظايف رهبري و رياست جمهوري تميز قائل نمي شم .
    بله شما درست مي فرماييد و (قانوني) مي فرماييد ، ولي بحسب قانون ! و بنده هم تابع قانونم بقول آقا امام ششم عليه السلام ! كه اگر مثلا قانون بگويد امروز روز عيد فطر است بنده هم روزه ام رو مي شكنم و يه روز ديگه قضاشو ميگيرم .
    پس مشكل قانوني نداريم ، بقول شما ! مشكل شما اينه كه شما و (همينطور خيلي از مردم ) قانون جمهوري اسلامي ايرانو مي خواين مثلا بنده بعنوان (قانون اسلام) قبول كنم !
    همينطور همون آخري رو بعنوان نه فقط رهبري ! بلكه جانشين جانشين پيامبر خدا قبول كنم !
    در حاليكه ايشون بقول آقا امام هشتم عليه السلام ، نه تنها با بند كفش بنده كاري نداره ! بلكه با بنده هم كاري نداره !
    بلكه تا جاييكه سواد بنده قد ميده و از پاسخ شما دريافت كردم بنده رو به (شرط) شهروندي در جمهوري اسلامي ايران قبول دارن و داريد ! اونم مثلا نه تنها در توليد خودرو ! بلكه خريد اونم !

    پاسخ

    ببين دوست من. اتفاقاً مثالي که زديد اشتباه بود. اگر براي شما اثبات نشد امروز روز عيد نيست (البته نه از روي لجبازي، بلکه از روي علم و مشاهده ي خودتون از آسمان و...) شما فردايي که هم وطنان ديگرتون عيد گرفتند، روزه ي خودتون رو خواهيد گرفت و تکليفتون هم همين هست. و اگه بلعکس، شما يک روز زودتر ماه رو مشاهده کردي و برايت مسجل شد فردا اول ماه است، وظيفه شما عيد گرفتن در فرداست و بقيه مردم که نگاه به حاکم شرع (در اينجا رهبري) دارند، به نظر ايشون اقتدا مي کنند، مگر اينکه مانند شما، براي اون ها هم عيد بودن يا نبودن مسجل شده باشه. در ضمن وظايف رهبري، وظايفي هستند که خيلي کم در ريز ريز مسائل مردم، بخواهد دخالتي داشته باشه . من نمي دونم آيا مي توني مثالي ديگه بزني که برداشت دخالت نظر رهبر و به خطر افتادن دينت به خاطر اين دخالت رو داشته باشه
       1   2      >