بی سواد - بی سواد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سواد
 
موسیقی وب

به نام خدای خیر و شر

سلام

خوب دیدم اولین پست خودم رو با همین عنوان وب و اسمم شروع کنم.

بی سواد.

کلمه ای که خیلی راحت می شه با ادای اون، از زیر بار خیلی از فشارها در اومد.

می دونم این کلمه قدیمی شده. اما خب من تازه شروع کردم و هنوز تو دلم مونده.

حرف هایی که قلمبه شده و مبدل به غم باد.

این طور که از اون موقع تا الان حساب کردم، منم باید یه بی سواد مثل خیلی بی سوادای دیگه باشم.

همه جوره تخفیف دادما. اما دیدم نه. امکان نداره از این عنوان فرار کنم. بی سواد بی سوادم. کاریش هم نمی شه کرد.

تقریباً یه 16 سالی می شد که دهن همه بی سوادا رو بسته بودن تا بعد. یکی از اون بی سوادا شد رئیس و نطق همه بی سوادا باز شد.

4 سال مثل دکتر های با سواد بود و مقبول، اما 4 سال دیگه، بی سوادها هم قبولش نداشتن و بعد که دوباره خواستن انتخاب کنن. دیدن چه اشتباهی کردن.

یه با سواد انتخاب کردن که مشکلشون رو حل کنه و صداشون رو بشنوه. اما دیدن ای دل غافل. آقای با سواد می گه: بی سوادا دهنشون رو ببندن.

آره خب دقیقاً که این حرف رو نزد. بالاخره از یه آدم با سواد بعیده مثل بی سوادها حرف بزنه.

اما قضیه همون قضیه ی: بفرما، بشین و بتمرگه.

خب برای شروع فکر کنم کافی باشه

تا بعد...

امضاء

بی سواد


[ سه شنبه 93/12/19 ] [ 11:54 صبح ] [ بی سواد ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 39
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 131570