بی سواد | ||
به نام خالق خیر و شر هنوز باورم نمی شود که صدها نفر از هم وطنانم، در حادثه ی مشکوک سرزمین مِنا، درگذشتند. هر چند این حوادث سابقه داشته، اما به این وسعت نبوده. به این وسعت و به این توالی حوادث در یک مراسم. از سقوط جرثقیل در مسجد الحرام بگیر تا سقوط پنکه سقفی و تا آتش سوزی چادر ها، و... و این یکی شهادت هزاران نفر انسان های پاک، انسان هایی که خود خداوند وعده داده، پس از اعمال حج، پاک می شوند، آن چنان که انسان از مادرش متولد می شود. این توالی و این شدت حوادث و به ویژه شدت آن برای زائران ایرانی، جای هیچ شک و شبهه ای در عمدی بودن ماجرا نمی گذارد. کافیست کمی تامل کنیم آمار امسال حج، نشان می دهد که کل حاجیان ایرانیِ اعزام شده، حدود 65000 (شصت و پنج هزار) نفر بودند. و طبق آمار، این عدد حدود سه تا چهار درصد کل حاجیان از سراسرِ دنیا بوده. بعد که تعداد کشته های ایرانی را نگاه می اندازی (اگر 136 نفر اولیه را در نظر بگیری) و به آمار سعودی ها (769) استناد کنی، نتیجه ی حدود بیست درصد، تو را مبهوت می کند. منبع اما، خب با پیگیری های ایرانی ها (دولت، رسانه و مردم) تازه، پی به عمق ماجرا و از دست دادن عزیزانمان می بریم. آماری که نشان می دهد، 166 نفر از هم وطنان عزیزمان، دعوت حق را لبیک گفتند و خدا می داند بر سر 304 نفر دیگرشان چه آمده. منبع خدای ناکرده اگر آن 304 نفر هم از بین ما رفته باشند، به این نتیجه باید برسیم که سعودی ها 470 ایرانی هم وطن را، قتل عام کردند. آن هم به صورت کاملاً وقیحانه. نمی دانم اکنون نظام با این مسئله چه برخوردی می کند. اما باید بدانیم که با حرف زدن نمی شود با این سعودیِ به دور از تمدن و خون آشام، به نتیجه ای رسید. همان طور که تجربه ثابت کرد با دشمنان دیگرمان هم، در گفتگو به جایی نمی رسیم. در تهدید زبانی به جایی نمی رسیم و دشمن را به دشمنی مصمم تر می کنیم. کافیست تهدید عملی شود، آن وقت دشمن حساب کار خود را می کند. همان گونه که اسرائیل پس از به شهادت رساندن سرداری از ایران، جوابی گرفت و به غلط کردن افتاد. آیا نباید این سعودی ها را نیز گوشمالی دهیم؟ آیا نباید از همان جواب ها به این سعودی های وحشی بدهیم؟ به راحتی می توان با حمایت از مظلومان یمن و ورود در جنگ آن ها، پاسخ این قتل عام سعودی ها را داد. ما اشتباه کردیم و کَشتی نجات را به غربی ها سپردیم. اشتباه کردیم و عقب نشستیم. خب مسلم است این سعودی های پَست تر از سگ، به مانند همان سگان، به دنبال کسی که ترسیده می کنند. می کُشند از ما که ترسیدیم و به یمن در حد دارو هم کمک نکردیم. خب مُسَلَم است که وقتی بترسی، خداوند دشمن را بر تو مسلط می کند. آیا به نظر شما، سال ها نیست که گفتگوی تمدن های خاتمی منسوخ شده؟ آیا به نظر شما، در این چند سال و چند ماه و چند روز اخیر، نظریه ی جناب روحانی برای گفتگو و همزیستی مسالمت آمیز با تمام دنیا، ابطال نشده؟ پس منتظر چه هستیم؟ تا کی با وحشی ها گفتگو کنیم. باور کنید زمانه زمانه ی عمل است. اگر گفتگو بر کسی موثر بوده تاثیرش را گذاشته. باور کنید، امام زمان هل من ناصر می گوید و خودمان را به کَری! زدیم. یمن این ندا را شنیده و لبیک گفته تا یمانی شان هم از راه برسد. ما چرا لبیک نمی گوییم و سیدمان را تنها می گذاریم. سیدمان، سید علی خامنه ای که باید داغ دلش را در گفتگویشان با جانبازان بفهمیم. آن جا که جانبازی عزیز، نگران باز شدن پای آمریکا به ایران در پسا توافق است و رهبری می گویند این را به نمایندگان مجلس بگویید "نمایندههای مجلس آنقدر که حواسشون به سانتریفیوژ و غنیسازی و... هست حواسشون به این نیست که آمریکا با این کار داره با این توافق پاش رو میذاره لای در تا این درِ مذاکره هیچوقت بسته نشه و ما تا چندین سال بعد هی باید بریم پشت میز مذاکره و..." منبع باز هم نظر رهبری را توجیه کنیم و باز جام زهر به ایشان بنوشانیم و باز هم خاطره سازی کنیم. آن وقت یقین بدانیم همان سعودی هایی که آدم حسابشان نمی کردیم و به خاطر ثروت و قدرت بیشتر، دخترانمان را به عقدشان در آوردیم!. همان ها به ما! هم از پشت خنجر می زنند. آن وقت باید خاطرات نابمان! را در کنار کِرم های گور، از آستین بیرون بیاوریم.
پ.ن: ویرایش در تاریخ 1394/07/07 : متاسفانه تعداد قربانیان ایرانی بسیار بیشتر و طبق آخرین آمار، 239 نفر هستند. طبق همین آمار حجاجی که اطلاعی از سرنوشت شان نداریم به 241 نفر کاهش پیدا کرد. پ.ن:2: ویرایش در تاریخ 1394/07/09: با نهایت تاسف همه شنیدیم یا می شنویم که تمامی مفقودین رو هم به لیست شهدا اضافه کردند. سازمان حج آمار نهایی قربانیان ایرانی به دست آل سعود رو 464 نفر اعلام کرد. یعنی 10 درصد از کل حجاج امضاء بی سواد [ سه شنبه 94/7/7 ] [ 1:2 صبح ] [ بی سواد ]
[ نظرات () ]
به نام خالق خیر و شر چند هفته ای می شه که هر روز که سراغی از دنیای سایبر می گیرم، وارد سایت گوگل شده و چند کلید واژه رو برای محدوده زمانی ساعت گذشته و 24 ساعت گذشته جستجو می کنم. کلید واژه هایی که به کار می برم این ها هستند: "یمن، روحانی، داعش، اردن، عربستان و..." یکی دو تای دیگه که مهمترین ها همین ها بودند. خب حتماً متوجه شدید این کلید واژه ها رو برای چی جستجو می کنم. برای این که تحولات مربوط به این ها رو در روزها و ساعت های اخیر متوجه بشم. تحولاتی که به خصوص در مورد کلید واژه های یمن و داعش و عربستان و اردن و به خصوص این اردن (از دید من البته) می تواند در ارتباط نزدیک احتمالی با ظهور منجی حضرت مهدی علیه السلام داشته باشد. حتماً این احتمال رو شما هم شنیدید که شاید پادشاه اردن همان سفیانی و سپاه مجهزی که ساخته سپاه مجهز سفیانی باشد. البته تاکید می کنم احتمال و نه قطعیت. امروز که دوباره کلید واژه ی " اردن " را در ساعت گذشته جستجو کردم، تیتر جالبی توجه من رو جلب کرد
اولین تیتر مربوط به سایت خبر آنلاین بود با این عنوان " اردن پرچم 500 ساله را برای چه کسی رو کرد؟" وارد سایت شدم اما عکس پرچم رو ندیدم اما خبر این بود: رونمایی و برافراشتن پرچم هاشمی در یک مراسم خاص نظامی در اردن، ذهن بسیاری از اردنیها را به خود مشغول کرده و تحلیلگران و ناظران، تفاسیر مفصل و گمانهزنیهای مختلفی درباره علل و انگیزههای برافراشتن این پرچم بعد از گذشت 500 سال از اولین استفاده آن، مطرح کردهاند. ... دوباره وارد سایت گوگل شدم و از قسمت جستجوی تصاویر، عبارت "پرچم 500 ساله اردن" رو جستجو کردم و نتیجه من رو به سایت العالم و این لینک راهنمایی کرد اردن پرچم 500 ساله را برای چه کسی رو کرد؟ پرچم قرمز رو که دیدم و خبر هم که خوندم و احتمال تقابل اردن با داعش و عربستان رو شنیدم، امیدواری ام برای اینکه به یکی از علائم حتمی ظهور نزدیک می شویم بسیار شد... امضاء بی سواد
[ جمعه 94/3/29 ] [ 1:1 عصر ] [ بی سواد ]
[ نظرات () ]
به نام خالق خیر و شر خوب حدس می زدم که نتیجه ی آتش بس، جز این نمی شود.
مگر می شود تمام روش های جنگیدنشان، کپی برداری از صهیونیست ها باشد، ولی در آتش بس مانند آن ها نباشند؟ حتی فرارشان نیز همان گونه است. وحشت و فراری که با هجوم انقلابیون یمن به پایگاه های عنکبوتیشان، بهترین گزینه است. بله حتی این خانه ی عنکبوت هم درست مانند برادران صهیونیستشان، خوب انگ سعودی هاست. من مانده ام، آنکه ادعا می کند بیشتر از همه می داند. آنکه ادعا می کنند! بیشتر از همه می داند!. آنکه خود را تنها منبع موثق از تاریخ انقلاب و امام حرف هایش می داند، چطور، این قدر ساده لوح باشد که همیشه در پی طرح دوستی با این عرب های صهیونیست منش = سعودی ها، بوده. باور کنید باورم نمی شود. باورم آن می شود که خدای ناکرده راه هر دوی این ها یکی بوده و هست. یکی در جایی نوشته بود این کار آمریکاست و کار غول های نفتی آن هاست. اینکه یکی یکی قدرت های نفتی دنیا را ضعیف کنند تا قدرت نفتی مطلق باشند. اینکه جنگ ایران را راه انداختند تا قدرت نفتی ایران را بگیرند. این که دولت مصدق را سرنگون کردند تا قدرت نفتی ایران را بگیرند. اینکه دولت عراق را نیز سرنگون کردند تا عراق هم قدرت نفتی نباشد. و ..... و حالا نوبت عربستان است که هزینه کند برای جنگ تا ثروت بیشمارش از نفت، صرف سلاح شود و قدرتش ضعیف... بر فرض قبول کنیم چنین حربه ای در کار است. اما آیا ما مقصریم که سعودی ها گول این حربه را خوردند. آیا به این خاطر ما منش صبر پیشه کنیم. وقتی گروهی مانند سعودی ها، راهشان بی راهه می شود. و بدترین جنایات را مرتکب می شوند، اگر با تذکر به راه نیامدند، دیگر نباید قربان صدقه ی شان رفت. چون رویشان زیاد می شود. چون این ها از نسل همان جاهلان هزار و چهارصد سال پیش اند که نژاد پرست بودند و عرب رو برتر از هر عجمی بالاخص عجم ایرانی می دانستند. به این ها دیگر نباید نزدیک شد. تبریک گفتن حتی به خاطر مهمترین اتفاق به این ها، حرام است. بعد می آیند در وسط طوفان آتشی که به جان ملت مظلوم یمن به راه انداختند، تبریک منسب جدید عرض می کنند. صدایمان هم در آید باز بی سواد می شویم. خب بشویم. سواد این روزها و این سالها و این قرن ها و این هزاره ها، شده، امری کاملاً نسبی و قراردادی. نه وحی منزل. پیامبرمان طبق همین نسبیت و قرارداد بی سواد بود. ما هم بگذار بی سواد خطابمان کنند. من نمی دانم اگر بی سوادی این انتقادهاست و داشتن این دغدغه ها، پس با سوادی حتماً این است که چشم و گوشمان را ببندیم و به تهدیدهای غربی ها و حتی این روزها تهدید مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی!، نگاه و گوش نکنیم. و در پاسخ این همه عیان ها، فقط بگوییم ما با پنج + یک طرف هستیم. (فقط بگوییم شما ملت نگران و دلواپس با ما بیایید به فضا، ببینید چه توهمی زیبایی!!! ببینید همه ی دنیا پشت یک میز شش تا شدند و به حرف ما گوش می کنند!!!. ببینید ما چه مهم شدیم که با ما سر میز می نشینند و مذاکره می کنند!!!) کافیست اثر مخدری که ما را به این فضای صلح دوست و حامی گفتمان، برده از بین برود. آن وقت است که می بینیم بیخ گوشمان، داعشی هست که چند صباحی دیگر نوبت تهدیدشان علیه ما می شود. آن وقت است که می بینیم خدای ناکرده، یک ملت بزرگ، روزها و ماه ها هل من ناصر گفت و ما نشنیدیم و نابود شد آن وقت که دیگر تمام جبهه های مقاومت در برابر ظلم نابود شدند، نابودی ما کاری ندارد. یادمان نرود که حتی این میز مذاکره هم صدقه سر حدود 10 سال روی پا ایستادن خودمان است. صدقه سر خواستن توانستن گفتنمان و دانش و صنعتی که باز هم در تحریم ها خودمان به دست آوردیم. خودمان بدست آوردیم و نترسیدیم. تمام این امتیازاتی که امروز می توانیم بدهیم را خون آن شهدای هسته ای برایمان به ارمغان آوردند. ما فراموش کردیم که طبیعت سگان هار، این است که هر عقب کشیدنی جلو آمدن آنان را دارد و هر جلو رفتنی عقب نشینی آنان را در پی خواهد داشت. هر چه تند تر عقب نشینی کنیم، سریع تر دنبالمان می کنند و نهایت پاچه ی مان را می گیرند و هر چه سریع تر جلو برویم، نهایت فرار می کنند و پشت خود را هم نگاه نمی اندازند. پس نگذاریم ژست با سوادی، چشم مان را به روی حقایق کور کند. توهم پنج + یک را واقعیت و واقعیت تهدیدات غرب را توهم پنداریم. حال باز هم می گوییم، ما به تندروی های کنگره، غرب و آمانو، کاری نداریم و تصویب قطع مذاکرات در صورت استمرار تهدیدات، را تندروی و بی سوادی می دانیم!!! معلوم است باز هم همین را خواهیم گفت!!! امضاء بی سواد [ چهارشنبه 94/2/23 ] [ 11:27 صبح ] [ بی سواد ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |