#بی_سواد - بی سواد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سواد
 
موسیقی وب

به نام خالق خیر و شر

خیلی منتظر بودم و باور نمی کردم، روحانی بتواند توافقی انجام بده که خطوط قرمز ترسیمی رهبر، در آن لحاظ شود.

و همین طور هم شد.

در تحقیق توسعه محدود شدیم

محدودیت های 10 و 15 ساله را قبول کردیم

غنی سازی 190 هزار سو را که نیاز نیروگاه بود را منصرف شدیم

لغو همزمان همه تحریم ها و منوط نشدن به راستی آزمایی

و...

این ها و خیلی دیگر چیز ها زیر پا گذاشته شد.

اما خب رهبری حداقل هایی می خواستند که این حد اقل ها را هم تیم مذاکراتی ما با افتخار هر چه تمام تر، برآورده نکرد.

از محدودیت های چندین ساله که بگذریم

از میزان 190 هزار سو غنی سازی که بگذریم

اما خط قرمز مهمی زیر پا گذاشته شد که نمی شود از آن گذشت.

آن هم بازرسی ها ی آژانس از هر جایی که دلش خواست.

رهبری به درستی فرمودند که:

می گویند «آژانس باید اطمینان پیدا کند» این چه حرف نامعقولی است چگونه اطمینان پیدا کند مگر اینکه وجب به وجب این سرزمین را بازرسی کند.
رهبر انقلاب مخالفت قاطع با «بازرسی های غیر متعارف، پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی» را از دیگر خطوط قرمز هسته ای اعلام کردند.  منبع

اما حال در توافق می بینیم، راه برای بازرسی های بی سابقه باز شده

و می فهمیم، اوباما و جان کری، بسیار درست تر می گویند و در گفتار خود صادق هستند که، می توانند به صورت بی سابقه ای در ایران، از هر کجا و هر که خواستن، بازرسی کنند










حتی در این ترجمه ی مشکوک وزارت خارجه منتشر کرد، هم می توان این موضوع را فهمید


75- در پیشبرد اجرای برجام، اگر آژانس نگرانی هایی در رابطه با مواد یا فعالیت های اعلام نشده یا فعالیت های مغایر با برجام در محل هایی که تحت موافقت نامه جامع پادمان یا پروتکل الحاقی اعلام نشده اند، داشت آژانس به ایران اساس و پایه های چنین نگرانی هایی را ارائه نموده و درخواست شفاف سازی مینماید.


76- اگر توضیحات ایران نگرانی های آژانس را حل و فصل نکند، آژانس ممکن است دسترسی به چنین محلهای را منحصراً به دلیل راستی آزمایی عدم وجود مواد و فعالیت های اعلام نشده یا فعالیت های مغایر با برجام در چنین محل هایی را درخواست نماید. آژانس بصورت مکتوب دلایل خود برای دسترسی و اطلاعات مرتبط را در اختیار ایران میگذارد.

77- ایران می تواند راه های جایگزین برای حل نگرانی های آژانس پیشنهاد نماید که آژانس را قادر سازد تا عدم وجود مواد و فعالیتهای هسته ای و یا فعالیت های مغایر با برجام در مکان مورد سوال را راستی آزمایی کند که بایستی به سرعت و دقت مورد توجه قرار گیرد.

78- اگر عدم وجود مواد و فعالیت های اعلام نشده و یا فعالیت های مغایر با برجام بعد از اجرای ترتیبات جایگزین موافقت شده توسط ایران و آژانس نتواند راستی آزمایی شود، یا دو طرف قادر نباشند به طریق رضایت بخشی برای راستی آزمایی عدم وجود مواد یا فعالیت های هسته ای اعلام نشده یا فعالیت های مغایر با برجام در مکان های مشخص شده، در مدت 14 روز از ارائه درخواست اولیه آژانس برای دسترسی به توافق برسند، ایران در مشورت با اعضا کمیسیون مشترک، نگرانی های آژانس را از طریق شیوه های لازم مورد توافق بین ایران و آژانس حل می نماید. در صورت عدم وجود یک توافق، اعضا کمیسیون مشترک با اجماع و یا با رای 5 عضو از 8 عضو، نظر خود را در خصوص روش ضروری برای حل نگرانی آژانس ارائه خواهند داد. فرآیند مشورت و یا هر عمل دیگر مرتبط توسط اعضا کمیسیون مشترک نبایستی بیشتر از 7 روز به طول بیانجامد و ایران اقدامات ضروری را در طی 3 روز اجرا خواهد کرد. 

منبع: صفحه 37 متن ترجمه شده بخش دسترسی

در بخش دسترسی گفته شده شاید آژانس از محل اعلام نشده ای به علت نگرانی، درخواست بازرسی دهد، ولی ایران مخالف باشد.

اگر آژانس اصرار داشته باشد کمیسیون 8 نفره ای تشکیل می شود و نظر آن ها هر چه باشد، باید دو طرف بپذیرند.

این را خود جناب صالحی در گفتگوی ویژه خبر بیست و دو  و سی، چند شب پیش گفت. ابتدای برنامه هم گفت. وقتی مجزی سوال کرد که اگر ایران مخالف بازرسی از نقطه ای خاص باشد. چه می شود. ...

متاسفانه همین قسمت خبر روز بعد، سانسور شد و تنها به همین اکتفا شد که جناب صالحی گفتند: ایران می تواند با بازرسی های نا متعارف مخالفت کند.

آن هم با چنان ذوق و شوقی این تیتر خبر اعلام شد که انگار در توافق ما برای خودمان سپری غیر قابل نفوذ و ورود ممنوع برای غرب ساخته ایم. در حالیکه کاملاً بر عکس است.

فکرش را بکنید. توافق در هر دو کشور تصویب شد و بعد آژانس خواست از نقطه ای نظامی بازرسی کند. ایران مخالفت می کند. آژانس اصرار می کند. و بعد موضوع به کمیسیون می رود. 

در این کمیسیون آن 6 کشور مقابل ایران، به خصوص آمریکا حضور دارد و کافیست همین 5  تا 6 عضو، رای به بازرسی دهند. آن وقت ایران باید بپذیرد.

آن وقت بسیار راحت تر از زمانی که آن ها لانه جاسوسی داشتند، جاسوسی می شود.

می گویید خب زیر بار نمی رویم. اگر این کار را کنیم. ناقض توافق شناخته می شویم و تحریم ها با بهانه ی درست بر می گردند.


همین خط قرمز مهم رد شد که رئیس قوه قضاییه گفت: "نباید توافق صورت گرفته مسیری برای تسهیل دسترسی به نقاط امنیتی و نظامی شود و کوتاهی و قصور درباره حل این موضوع گناهی نابخشودنی است." منبع 


بگذریم

حال باز روحانی انتظار تبریک داشته باشد. همین تشکرات هم از سر او و تیم مذاکره کننده زیاد است.

باید امید داشت به خدا تا دشمن ما باز هم طبق وعده او احمق باشد و بزند زیر این توافق

امضاء

سواد


[ سه شنبه 94/5/6 ] [ 5:34 عصر ] [ بی سواد ] [ نظرات () ]

به نام خالق خیر و شر

بی هیچ سابقه ای اگر شنیده باشی، تحسین برانگیز است واقعاً

با خود می گویی: بله این است نظام اسلامی و نظام رأفت.

چه خوب می بینی که قوه قضائیه (صاحب قوه ی قهریه) حال زور زده دارد را می فهمد و می فهمد که آن زندانی چک برگشتی، آن زندانی مهریه(البته انگار قرار است دیگر زندانی مهریه نداشته باشیم.) و آن زندانی ...، دوست دارد در ماه خدا، در مهمانی خدا، با خانواده اش شرکت کند.

دست دخترش را بگیرد و کنار همسرش بر سر سفره خدا بنشیند و همه با هم خانوادگی با خدای خود صحبت کنند. از ندامتِ گذشته و امید داشتن به آینده، به خدا بگویند و خداوند وقتی که او کنار خانواده است دستش را بگیرد و دیگر رها نکند.

خیلی زیباست. فکرش را بکن بعد از این کنار خانواده بودن به لطف میزبانی خداوند در این ماه، او چه آسان باقی حکمش در زندان را تحمل خواهد نمود. 

بله زیباست خیلی زیباست.

اما قوه ی قضاییه عده ای را به حق از این تخفیف 15 روزه مستنثنا نموده است.

ت

در بند د می خوانیم:

مرتکبین جرائم ذیل از شمول این بخشنامه مستثنی خواهند بود:
محکومین جرائم سرقت های مسلحانه و مقرون به آزار، جاسوسی، اقدام علیه امنیت کشور،آدم‌ربائی، جرایم باندی وسازمان یافته، تجاوز به عنف، دایر کردن مراکز فساد و فحشاء، اسیدپاشی، اخلال در نظام اقتصادی، قاچاق، ورود، تولید، توزیع و فروش مشروبات الکلی، محکومین به قصاص و اعدام و حدود شرعی، محکومین دارای سه سابقه محکومیت به ارتکاب همان جرم، محکومینی که به شرارت مشهورند، قاچاق مسلحانه و یا عمده موادمخدر و روانگردان‌ها، قاچاق اسلحه، انسان و سایرمحکومینی که اخلاق و رفتار آنها در زندان به گونه‌ای بوده که بنا به نظر دادستان یا قاضی ناظر زندان یا رئیس زندان یا شورای طبقه‌بندی شایستگی برخورداری از مرخصی را ندارند.

تبصره یک: درمورد سارقین دارای محکومیت بیش از یکسال و محکومان مواد مخدری که میزان محکومیت آنان بیش از پنج سال باشد ترتیبی اتخاذ گردد هر چهل وهشت ساعت یکبار خود را به مراجع انتظامی محل سکونت خویش معرفی نمایند.
تبصره دو: منظور از قاچاق عمده مواد مخدر و روانگردان‌ها عبارت است از:
1- بیش از 5 کیلوگرم تریاک و ملحقات آن موضوع بند 4 ماده 4 قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر.
2- بیش از 100 کیلوگرم تریاک و ملحقات آن موضوع بند 6 ماده 5 قانون مذکور.
3- بیش از 30 گرم هروئین و روانگردان‌ها و ملحقات آنها موضوع بند 6 ماده 8 قانون مذکور.

« خواننده گرامی توجه داشته باش، هیچ وقت به ذهنت متبادر نشود که جناب "#م.ه!" مشمول بند د شوند انشالله.»
توجه داشته باشید "#م.ه!" محترم قبل از این تخفیف که در بند های دیگر آمده، به لطف ماه رمضان مشمول 30 روز عطوفت اسلامی شده اند.
یک وقت خیال خام نکنید که "#م.ه!" محترم در نظام اقتصادی اخلال کرده باشدها!. خیال خام نبرید که "#م.ه!" محترم مترکب جاسوسی شده باشد ها... این خیال های خام جیز هستند جیزّه!
این بند ها و تبصره ها برای آن هایی است که #بنده_زاده هستند و نه #آقا_زاده

[ یکشنبه 94/4/7 ] [ 6:27 عصر ] [ بی سواد ] [ نظرات () ]

به نام خالق خیر و شر


#برادران_لاریجانی

برادرانی که سال هاست مناصب کلیدی نظام را در دست خود دارند. برادرانی که هیچ وقت جبهه ی خود را با خطوط قرمز مشخص نکردند.

بگذارید ببینم، اصلاً چکار داریم به این که جبهه و جناح این برادران کدام است؟

اصلاً چرا پیگیر این شویم که این برادران طرف چه کسی هستند؟

اصلاً چکار داریم، آن ها راست باشند یا چپ، اصولگرا باشند یا اصلاح طلب؟

و اصلاً چرا بگذاریم به این سوالات برسد وقتی قبلش سوالات دیگری مطرح است؟

سوال مهمی مانند اینکه: چرا؟ چرا این سه برادر اکنون در این مناصب مهم نظام قرار دارند؟

مگر در نظام اسلامی فامیل بازی است؟ مگر نباید شایسته سالاری حاکم بر نظام اسلامی باشد؟

انگار مهمترین ضربه را نظام، از همین عدم تحقق شایسته سالاری و تحقق یافتن فامیل بازی خورده است.

مجال نیست... پس همین اندازه بس است. همین اندازه که در ذهن شمای مخاطب این پرسش ها دوباره یادآوری شود که می دانم این پرسش ها سال هاست در ذهن تان ایجاد شده، اما آن قدر ذهن شما مخاطبان، مورد هجمه انواع اطلاعات قرار می گیرد که به خود می آیی و می بینی چه چیزهای مهمی را از یاد برده ای.

داشتم می گفتم: برادران لاریحانی سال هاست در منصب های مهم نظام جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته اند و انگار امپراطوری برای خود را اندازی نموده اند. یک امپراطوری که بعضی وقت ها مشروعیتش زیر سوال می رود.

انسان یاد خاندان های سلطنتی حاکم پشت پرده در امپراطوری های کره می افتد.

باز هم بگذریم... بگذریم و بپذریم که فعلاً همین است که می بینی و چاره ای نیست تا به شایسته سالاری واقعی رسید.

اما حال که وضع چنین است، آیا نباید با همین وضع موجود، اسلام و جمهوری اسلامی را پیاده سازی کرد.

مجلس چیست؟ می دانم یکباره سوال پرتی پرسیدم.

مجلس مکانی است که عده ای منتخب مردم جمع می شوند و برای نظام جمهوری اسلامی قوانینی وضع می کنند و بر حسن اجرای آن قوانین توسط دولت وقت نظام جمهوری اسلامی ایران، نظارت می کنند.

خب اگر چنین است، چرا باید مجلس از دلواپسی خود کم کند تا به دولت فشار نیاید؟ چرا مجلس نادیده بگیرد تا دست دولت بازتر شود؟ مجلس باید خوب ببیند نه اینکه نادیده بگیرد. خوب ببیند و خوب قانون گذاری کند...

این وظیفه دولت است که شجاع باشد و قانون را اجرا کند. این وظیفه دولت است که بتواند در مذاکرات پیروز شود و حقوق ملت را برگرداند.

اما چه شده، یکی از همین برادران لاریجانی (دکتر علی لاریجانی) کاسه داغ تر از آش می شود و  مخالف قانونی شدن خطوط قرمز هسته ای. به هر حال اما، باقی نمایندگان هر چند با تخفیف کوچکی، خطوط قرمز را قانونی می کنند.

برادر دوم

صادق لاریجانی

فردی که شاید پست مهم تری در نظام را اشغال کرده. پستی آن قدر مهم که باید هر دست اندر کار نظام جمهوری اسلامی ایران، از او بترسد و پایش را کج نگذارد.

اما  در عمل چه می شود. تا دلتان بخواهد در دولت های به ظاهر اسلامی نظام اسلامی ما، خلاف های سنگین از سوی همان دست اندر کاران و حاشیه هایشان می شود. دولت قبل سه هزار میلیارد تومان، دولت کنونی 650 میلیون یورو. خلق ثروتمندانی چون امیر منصور آریا و بابک زنجانی (و البته شنیده ام از این بابک خان، کپی های دیگری نیز ایجاد شده) و ... در چشم بر هم زدنی.

البته این ها زیاد ریشه در ساختار نظام ندوانده بودند و قطعشان نه ترس داشت و نه خطری. اما...

اما کسی به نام مهدی هاشمی بهرمانی، آدم ترسناکیست. آن قدر ترسناک که من یکبار خواب دیدم دست من و خواهرم را می خواست در آتش خشم خود بسوزاند.

آن قدر ترسناک که می تواند بدتر از این کابوس را برای هر کسی که ممکن است سد راهش شود ایجاد کند. و چه کسی لایق تر از این کابوس جز جناب صادق لایریجانی.

صادق لاریجانی که از ترس این آقای مفسد، همه چیزش را تبرئه کرد تا آنقدری بماند که فقط 10 سال محکوم به زندانش کند و نه بیشتر و نه به فساد فی الارض.

صادق لاریجانی که از ترس این آقا، مدت ها اسم او را م . ه گذاشت و اجازه نداد مهدی هاشمی بهرمانی خطابش کنند. حتی وقتی باز هم اعلام شده بود م. ه مهدی هاشمی بهرمانی است، ترس واگیر دار صادق خان لاریجانی، به برخی رسانه رسیده بود و هنوز می گفتند: م. ه

صادق لاریجانی ای که از ترس این آقا اجرای حکم شان را در ماه رمضان به تعویق انداخته. چون ماه رمضان ماه رحمت است و جز مجرمین خطرناک، بقیه مورد رحمت قرار می گیرند. (منبع)

برادران دیگر لاریجانی ها را ولش کن. یکی شان در دولت قبل هر چند از راه نادرست و غلط، اما به هر حال رسوا شد. و بقیه هم مجالی نیست اکنون.

کافیست به منصب هایی که اشغال کرده اند فکر کنند. به مسئولیت خطیرشان.

دست کم صادق خان کمی فکر کند. و یادآور شود که آخرت قاضی در دامنه ی بزرگی نوسان می کند.

 

#از_اوج_بهشت_تا_قعر_جهنم


[ پنج شنبه 94/4/4 ] [ 5:8 عصر ] [ بی سواد ] [ نظرات () ]

به نام خالق خیر و شر

چند هفته ای می شه که هر روز که سراغی از دنیای سایبر می گیرم، وارد سایت گوگل شده و چند کلید واژه رو برای محدوده زمانی ساعت گذشته و 24 ساعت گذشته جستجو می کنم.

کلید واژه هایی که به کار می برم این ها هستند: "یمن، روحانی، داعش، اردن، عربستان و..." یکی دو تای دیگه که مهمترین ها همین ها بودند.

خب حتماً متوجه شدید این کلید واژه ها رو برای چی جستجو می کنم. برای این که تحولات مربوط به این ها رو در روزها و ساعت های اخیر متوجه بشم. 

تحولاتی که به خصوص در مورد کلید واژه های یمن و داعش و عربستان و اردن و به خصوص این اردن (از دید من البته) می تواند در ارتباط نزدیک احتمالی با ظهور منجی حضرت مهدی علیه السلام داشته باشد.

حتماً این احتمال رو شما هم شنیدید که شاید پادشاه اردن همان سفیانی و سپاه مجهزی که ساخته سپاه مجهز سفیانی باشد.

البته تاکید می کنم احتمال و نه قطعیت.

امروز که دوباره کلید واژه ی " اردن " را در ساعت گذشته جستجو کردم، تیتر جالبی توجه من رو جلب کرد

اولین تیتر مربوط به سایت خبر آنلاین بود با این عنوان  " اردن پرچم 500 ساله را برای چه کسی رو کرد؟" وارد سایت شدم اما عکس پرچم رو ندیدم

اما خبر این بود:

رونمایی و برافراشتن پرچم هاشمی در یک مراسم خاص نظامی در اردن، ذهن بسیاری از اردنی‌ها را به خود مشغول کرده و تحلیل‌گران و ناظران، تفاسیر مفصل و گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره علل و انگیزه‌های برافراشتن این پرچم بعد از گذشت 500 سال از اولین استفاده آن، مطرح کرده‌اند.

...

دوباره وارد سایت گوگل شدم و از قسمت جستجوی تصاویر، عبارت "پرچم 500 ساله اردن" رو جستجو کردم و نتیجه من رو به سایت العالم و این لینک راهنمایی کرد

اردن پرچم 500 ساله را برای چه کسی رو کرد؟

پرچم قرمز رو که دیدم و خبر هم که خوندم و احتمال تقابل اردن با داعش و عربستان رو شنیدم، امیدواری ام برای اینکه به یکی از علائم حتمی ظهور نزدیک می شویم بسیار شد...


امضاء

بی سواد

 


[ جمعه 94/3/29 ] [ 1:1 عصر ] [ بی سواد ] [ نظرات () ]


وزیر نیرو توقف مفت فروشی آب را کلید حل مشکل کم آبی دانست و گفت: 72 درصد خانوار کشور ماهانه در حدود 10 هزار تومان قبض آب پرداخت می‌کنند در حالی که متوسط رقم پرداختی هر خانوار به مخابرات 100 هزار تومان است. منبع


آبی که مایه ی حیات است. البته مایع حیات هم هست.
یعنی چه؟ یعنی اینکه کافیست چند روز کسی آب ننوشد، آن هنگام مرگ وی حتمی است.
حالا این آبی که این همه به آن محتاجیم، شده است مفت؟!. 
نیاز آب چیزی از نیاز به هوا کم ندارد. این آب و اکسیژن هواست که سوخت ساز بدن را راه می اندازد. حال به علت اینکه آب به راحتی هوا در دسترس نیست، باید برای استفاده از آن هزینه کرد و هزینه پرداخت.

بعد وزیر محترم نیرو نطق می کنند، برای مشکل کم آبی، باید به مفت فروشی آن خاتمه داد.
قیمت آب را با قیمت هزینه های مخابراتی مقایسه می کنند. و چون آب را به درستی بسیار بسیار با ارزش تر از ارتباطات مخابراتی می بینند، می فرمایند قیمت آب مفت است.
اما این را نمی بینند که نیاز به آب نیازی حیاتی بوده و به مرگ جسم ربط دارد و نه نیاز روحی مثل نیاز به ارتباطات سریع مخابراتی.
وزیر محترم نیرو اگر مسئله شما به جای کم آبی، هزینه های تامین آب شرب بود، کاملاً قبول.
اگر شما می فرمودید که هزینه تامین آب شرب از محل درآمد آب بها تامین نمی شود، قبول.
البته با این ایراد که قبل از آن شمای وزیر نیرو و وزرای نیروی سابق تا کنون، باید آب شرب را از آب استحمام و شستشو و...ف تفکیک می کردید.
آن وفت شما قیمت آب شرب را به جای ماهی 100 هزارتومان ماهی 200 هزارتومان بگذارید، اگر ملت اعتراضی کرد. قول می دهم آن وقت  لب مردم به اعتراض باز نشود چه رسد صدایش بلند شود. 
شما اگر تفکیک کردی، آب شرب را نجومی قیمت گذار، البته اگر حق را در این دیدی. اما در همین صورت هم آب بهای شستشو کشاورزی و... نباید تغییر کند.

باز هم می گویم. جناب وزیر مشکل شما مشکل قیمت آب شرب نیست. مشکل شما کم آبی هست. این کم آبی هم ربطی به آب خروجی از تصفیه خانه ندارد. ربطش به قبل آن است.
ربطش به آسمان است و ابر. ربط اش به رودخانه و پشت سد است. ربطش به کشاورزی پر مصرف ماست و...
قبول که مردم در استفاده از آب اصراف می کنند، اما در مقایسه با هدر رفت آب در کشاورزی مان و در مقایسه با تبخیر آب های سطحی، قابل ذکر نیست.

پس خواهشاً اگر می خواهی مشکل آب را رفع کنی، و اصرار داری از آب خوردن مردم شروع کنی، از راه تشویق وارد شو. از راه کم و کمتر شدن قیمت آب کسانی که در هر دوره کم و کمتر مصرف کردند.

جناب وزیر توجه داشته باش، من و امثال من که قشر متوسط جامعه هستیم و تمام اقشار بالاتر، نزدیک 100 هزارتومن و بالاتر از آن پول خدمات ارتباطات را می دهیم و مردم پایین تر از ما. آن هایی که تمام چشم امیدشان به یارانه ی ناچیز نقدی است، آن ها چنین هزینه ای نمی کنند.
بعد می خواهی نسخه ی ما و آن بیچارگان را در یک قانون بپیچی. بعد می خواهی آن مردم به آب خوردن برای زنده ماندن بسنده کنند و به خاطر گران بودن آب برای مصارف بهداشتی، به هزار و یک نوع بیماری دچار شوند؟
بعد مطمئن باش بیماری شان گریبان همه را خواهد گرفت و بعد وزارت بهداشت هم با درد سر مواجه خواهی کرد.
وزیر محترم نیرو می دانی مشکل چیست؟

مشکل در این دولت این است که در بین خودتات همدلی نیست. همزبانی نیست. اگر از طرف رئیس جمهور حرفی زده می شود، از طرف شما وزرا تکذیب می شود. شما وزرا جزئی نگر شده اید و هر کدام به جزء وزارت خود، به چیزی نگاه می کنید.
 شما وزرا دولت یکپارچه را نمی بینید.

هر کدام ساز خود را می زنید. بعد دولتی که به اصطلاح تحت فرمانش هستید، دم از اصلاح مشکلات می زند. 
اما باور کنید نمی شود. شما به دولت قبل ایرادات  بجای زیادی داشتید، اما حسن دولت قبل که هر کس ساز خود را نمی زد را ندیدید.
قبول که این یکپارچگی دولت قبل مشکلی را به آن صورت حل نکرد، اما باز هم از حسن یکپارچه بودنش کم نمی کند.
می دانم فردایی به زودی می آید  و قانوناً شما آب بهایمان را گران خواهید کرد. می دانم. چاره ای نیست. حرف بزنیم مسئله تحریم را بر سرمان می کوبید.
همان طور که رئیس جمهور محترم، برای این حرف های شما زمینه سازی کرد و فرمودند: آب خوردن ما هم وابسته به رفع تحریم هاست.
پس دیگر حرفی ندارم.
امضاء
بی سواد

[ شنبه 94/3/23 ] [ 11:27 عصر ] [ بی سواد ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 172
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 131703